تمسّک به عترت طاهرين(
و انس با فرامين و دستورات اهلبيت(،
به طور کلّي در پيشبرد اهداف عالية سير و سلوک، تأثيرات به سزايي دارد. افراد
بسیاری در طول تاریخ بودهاند که ضمن اظهار مودّت به حضرات معصومین(،
از فرامین آنان تبعیّت کرده و کردار خود را به آن ذوات مقدّس شبیه کردهاند و بر این
اساس، فیوضات رحمانی حقتعالی شامل حال آنان شده و توانستهاند منازل هفتگانۀ سیر
و سلوک را بپیمایند و به لقاءالله نائل شوند. سلمان فارسی و ميثمتمّار دو نمونه
از مصادیق این مدّعا هستند؛ با اینکه هر دو در سنين بالا بودند، طی چند سال شاگردی
خدمت پیامبر اکرم$ یا امیرالمؤمنین علی%،
به مقامات والای عرفانی دست یافتند.
امّا آنچه اکنون مورد بحث ماست، اين است که
چهارده معصوم( نيز مانند قرآن کريم، داراي جاذبة فوقالعاده بوده و اگر سالک
بتواند از اين جاذبه بهرة کافي ببرد، به راحتي به منزل توبه نائل خواهد شد و اين
حالت نوراني را براي خود حفظ و نگهداري خواهد کرد.
بر اساس گواهي تاريخ، اشخاصي در زمان حضور ائمّةطاهرين(
يا حتّي در زمان غيبت، با يک نظر ولايي از سوي آن ذوات مقدّس، توانستهاند بيدار
شوند و کردار خويش را اصلاح کنند و به سوي حقتعالي بازگردند، هرچند برخي از آنان
در گذشته بسيار گناهکار بودهاند.
«زُهیربنقین»، از جمله
کساني است که تحت تأثير جاذبة امام حسين%، هدايت شد و به رستگاري رسيد. او
از اهالی کوفه و مردی شجاع بود که در بین قوم خود منزلتی داشت. پس از قتل خليفة سوّم،
بر اثر تبلیغات وسیع معاویه، نسبت به أمیرالمؤمنین علی% بدبین شده بود و چندان مودّتی
به اهلبیت( نشان نمیداد.
از سابقه و طرز تفکّر
زهیر انتظار میرفت که در روز عاشورا يا در جبهة مقابل امام حسین% باشد، یا دستکم همانند بسیاری
دیگر از مردم کوفه، سکوت اختیار کند و اعلام بیطرفی نماید. امّا جاذبة حضرت سیّد الشّهداء% او را به خود جذب کرد؛ به گونهای
که از یاران مورد اعتماد حضرت شد و فرماندهی جانب راست سپاه را برعهده داشت و در نهایت،
جان خود را نثار حضرت اباعبدالله الحسین% کرد و به شهادت رسید. این در
حالی بود که بسیاری از بزرگان شیعه و کسانیکه سابقة نیکویی در تشیّع داشتند، توفیق
همراهی امام حسین% و شهادت در رکاب آن حضرت را نیافتند.
طبق نقل تاریخ، هنگامی
که کاروان حضرت اباعبدالله% از مکّه بهسوی کوفه در حرکت
بود، زهیر نیز از سفر حج بهسوی کوفه باز میگشت. او همواره بهگونهای برنامهریزی
میکرد که در یک منزل با کاروان حضرت سیدالشهداء% اسکان نکند و از آن حضرت دوری
ميجست.
در یکی از منازل، وقتي
با بستگان و یاران خود مشغول خوردن غذا بود، سفیر امام حسین% سر رسید و زهیر را فراخواند.
زهیر که غافلگیر شده بود، اندکی درنگ کرد و تأمّل نمود. همسر او که زن عاقلی بود
گفت: «سبحان الله!آیا دعوت ذریّة پیامبر را بیپاسخ میگذاری؟ برخیز تا دریابی او
چه درخواستی دارد و سپس برگرد.»
زهیر به محضر امام%، شرفیاب شد؛ پس از بازگشت،
شخصیّت او به کلّی تغيیر کرده بود؛ لذا دستور داد خیمهها را جمع کنند و به
کاروان امام حسین% بپیوندند. حتّی نقل میکنند چون اطمینان داشت که در
رکاب امام حسین% به شهادت میرسد، همسر خویش را طلاق داد تا مصیبتی به
او نرسد.
جاذبة حضرت اباعبداللهالحسین% و نورانیّت آن حضرت با زهیر
چنان کرد که در سه موقف و موقع حسّاس، نسبت به امام زمان خویش ابراز وفاداری کرد،
ظهر عاشورا و هنگام نماز امام، خود را سپر تیرهای دشمن کرد تا به آن حضرت آسیبی
نرسد و پس از نماز، تا آخرین قطرة خون خود جهاد کرد تا به فیض شهادت نائل شد.
سخنانی که زهیر هنگام
ابراز وفاداری به امام حسین% در جمع یاران آن حضرت بیان
کرده، شگفتآور است؛ بهخصوص در شب عاشورا که همه دریافته بودند فردا به شهادت
خواهند رسید، خطاب به امام حسین% گفت: «به خدا قسم، دوست دارم که
کشته شوم، سپس برانگیخته شوم و تا هزار بار دیگر کشته و زنده شوم، تا بدین سبب از
جان شما و جوانان اهلبیت شما بلا به دورماند.»
هيچکس تصوّر نميکرد
که زهير، تا اين حد منقلب شده و به چنين مقاماتي دست يابد. در صحنة نبرد نیز، سخنان
و رَجَزهاي آشکار و بيپردهای در اثبات حقّانیّت اهلبیت( بیان کرد و به افشاگری مفاسد
بنیامیّه پرداخت و اهل کوفه را به یاری فرزند رسول خدا$ دعوت نمود. چنین خطابههایی
برای اهل کوفه و سپاه دشمن باورکردنی نبود؛ زیرا نمیتوانستند دلیل بیداری و تغيیر
شخصیّت زهیر را درک کنند.
سرانجام، جنگ دليرانهاي
از خود نشان داد و بسیاری از افراد سپاه دشمن را کشت؛ تا اینکه دو نفر از آنان به
اتّفاق یکدیگر، پس از نبرد سختی، او را به شهادت رسانیدند. امام حسین% با مشاهدة جسم بیجان یاور خود
فرمودند: «ای زهیر، خداوند تو را از رحمت خود دور نسازد، خداوند قاتلان تو را لعنت
کند، همچون بنیاسرائیل که به شکل بوزینگان و خوکان درآمدند.»
در زیارت ناحیة مقدسه
نیز که از جانب حضرت ولیّعصر«ارواحنافداه» میباشد، به زهیر سلام داده شده و از
وی تجلیل شده است.
جاذبة امام حسين% او را به مقامی
رساند که نه فقط گناهان او بخشيده شد، بلکه نام وي در زمرة شهداي کربلا ثبت شد و
سعادتمند گرديد.
در عصر حاضر نيز جاذبة
حضرت وليّعصر«ارواحنافداه»، راهکارِ مؤثّري براي رسيدن به حالت توبه است و موجب
هدايت و رستگاري ميشود. جاذبة حضرت مهدي«ارواحنافداه»، در ساية ارتباط با آن حضرت
و نيز پيروي از دستورات ايشان و اجداد طاهرين آن امام همام، روزي انسان ميشود؛ به
شرط آنکه گفتار و کردار کسي که به دنبال اين جاذبه است، مطابق با موازين شرعي و اخلاقي
باشد و عملکرد او موجب رضايت و خشنودي ايشان باشد. هر انساني، هرچند بسيار گناهکار
باشد، ميتواند با قرار گرفتن در محور جاذبة اهلبيت(، منزل توبه را بپيمايد و به
مقامات والاي عرفاني دست يافته و رستگار شود.